کودک و خدا...
زندگی رو عشق است
تا شقایق هست زندگی باید کرد

کودک زمزمه کرد: خدایا با من حرف بزن.و یک چکاوک در مرغزار نغمه سر داد.

کودک نشنید.او فریاد کشید: خدایا! با من حرف بزن صدای رعد و برق آمد.

اما کودک گوش نکرد. او به دور و برش نگاه کرد و گفت خدایا! بگذار تو را ببینم ستاره ای درخشید.

اما کودک ندید. او فریاد کشید خدایا! معجزه کن نوزادی چشم به جهان گشود.

اما کودک نفهمید.

او از سر ناامیدی گریه سر داد و گفت: خدایا به من دست بزن.

بگذار بدانم کجایی.خدا پایین آمد و بر سر کودک دست کشید.

اما کودک دنبال یک پروانه کرد. او هیچ درنیافت و از آنجا دور شد.

   sms-jok.royablog.com شعرو متن عاشقانه



نظرات شما عزیزان:

غريبه ديروز،اشناي امروز،از ياد رفته فردا هايت.
ساعت14:39---12 آبان 1390
سلاممينا جوووون
وب خوبي داري....
دير اپ ميشه؟؟؟؟؟؟؟
متن هات قشنگن...
به من هم سر بزن....
واسم نظر بزار و نظرت رو راجع به تبادل لينك بهم بگو....


امیر حسین
ساعت18:24---10 آبان 1390
چه عجب بلاخره آپ کردی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: شنبه 10 / 8 / 1390برچسب:,
ارسال توسط مینا

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 865
بازدید کل : 235844
تعداد مطالب : 239
تعداد نظرات : 209
تعداد آنلاین : 1



كد تصوير تصادفی

دريافت كد بازی آنلاين تصادفی

Best Cod Music

آيکـُن هاي ِ دختره